يه كار جديد
كوچولوي ناز 16 مرداد رفتيم خونه ماماني اينا واسه شام اونجا خيلي شيطنت كردي همه جا رو هم خوب بازرسي كردي رفتي تو اشپزخونه و تا ديدي در يكي از كابينتها بازه بدو رفتي تا ظرفارو بريزي ولي ما نذاشتيم چون كار بديه خانم خانما وقتي هم داشتي بر ميگشتي مچتو گرفتم اينم مدرك يه كاره ديگه هم ياد گرفتي اونم اين كه در گوشي حرف ميزني دهنتو مياري در گوشمو اروم يه چيزايي ميگي قربون صدات برم كاش ميفهميدم كه چي داري بهم ميگي يه پيام اخلاقيم دارم برات وقتي بزرگ شدي نبايد در گوشي حرف بزنيا ...